فراموشی رمز ورود؟
عضویت در سایت
   Aletaha.ir RSS

یکصدو شصتمین نشریه طاها منتشر شد

    یکصدو شصتمین نشریه طاها منتشر شد
    بسم الله الرحمن الرحیم
    رحیم‌پور ازغدی:
    شروع ‌پروژه‌ مبارزه باحجاب‌از قاجاریه/حجاب؛ دفاع از کرامت واقعی زن است
    عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه تاریخ ورود خط مبارزه با پوشش، عفاف و عفت زنان پروژه‌ای استعماری است که از طریق رژیم‌‌های وابسته از اواخر قاجار و دوران پهلوی آغاز شد گفت: جمع بین پوشش و عفت زن با حضور در اجتماع مسئله‌ای ‌حل نشده در اسلام نیست.
    حسن رحیم پور ازغدی پیش از ظهر سه شنبه در مراسم ستایش‌واره عفاف حجاب و تجلیل از فعالان حجاب و عفاف اظهار داشت: جمع بین پوشش و عفت زن با حضور در اجتماع مسئله‌ای ‌حل نشده در اسلام نیست و نمی‌توان گفت که وضعیت اجتماعی، تاریخی و سیاسی تغییر کرده و چنین مسئله ای مربوط به زمان حاضر است. عفت و کرامت زن می تواند حفظ شود و زن می‌تواند در تکالیف اجتماعی اش حضور زنده‌ای داشته باشد.
    به گفته وی، حضرت خدیجه(س) همسر پیامبر(ص) یک فعال اقتصادی بود و زمانی که پیامبر(ص) با ایشان ازدواج کرد آن حضرت یک تاجر شناخته شده بود. پیامبر(ص) نیز او را از این کار منع نکردند و آن حضرت بسیاری از اموال خود را صرف زنده نگه داشتن اسلام کرد.
    این پژوهشگر و محقق افزود: این موضوع که در گذشته زن حضور اجتماعی نداشته مسئله‌ای باطل است. زنان مسلمان این تلقی را دارند که هرگونه سرمایه گذاری برای همسر و فرزند مانعی برای شکستگی و عقب افتادگی نیست.
    رحیم پور ازغدی با بیان اینکه مرد و زن در آیات قرآن هر دو به هم ولایت دارند گفت: اسماء بنت یزید انصاری به نمایندگی از زنان دیگر خدمت پیامبر(ص) رسید و گفت:‌ مردان حضور اجتماعی‌شان از ما بیشتر است و در عرصه جنگ و مبارزه و کار فعالیت می‌کنند اما ما مسئول نگهداری خانه و خانواده هستیم. چرا ما از اجری که آنان به دست می‌آورند محرومیم. پیامبر(ص) در پاسخ به او فرمودند " زیباتر از این سئوال مطرح نشده بود" و سپس گفتند " آنچه را که می‌گویم دقیق توجه کن و به همه زنان بگو. آنچه را که شما انجام می‌دهید به لحاظ ارزش نزد خداوند کمتر از پاداش مردانتان نیست بلکه برابر و مساوی است و شما در همه پاداش مردانتان شریک هستید"
    رحیم پور ازغدی گفت: زنی مانند ام سلیم سیر ایمانی و معرفتی همسر و خانواده‌اش را تغییر داد و علاوه بر حضور در خانه در اجتماع نیز حضور داشت. وی در نبود شوهرش خدمت پیامبر(ص) رسید و پس از گفتگو با ایشان مسلمان شد. هنگامی که شوهر ام سلیم از سفر برمی‌گردد می‌فهمد که او مسلمان شده است. او به همسرش می‌گوید که از تو می خواهم به پیامبر(ص) ایمان بیاوری و اگر مسلمان نشوی از تو جدا می‌شوم. همچنین در نقلی از تاریخ آمده است که ام سلیم با شوهرش چند جلسه صحبت می‌کند و او مسلمان می‌شود اما در نقلی دیگر آمده که از شوهرش جدا می‌شود و شوهرش در کفر می‌میرد اما در هر دو حالت این زن فرزندش را بی‌همسر تربیت می‌کند.
    این پژوهشگر دینی ادامه داد: مرد مشرکی به نام ابوطلحه به خواستگاری این زن آمد و ام سلیم گفت که من با مردم مشرک نمی‌توانم زندگی کنم. مهریه من ایمان آوردن تو است که آن مرد قبول می‌کند و با هم ازدواج می کنند.
    رحیم پور ازغدی اظهار کرد: هنگامی ک این زن پسرش "انس" را نزد پیامبر(ص) می‌آورد پیامبر(ص) برای او دعا می کند. رسول خدا این زن را به دلیل جایگاه ارزشمند او در اسلام مادر خطاب می‌کرد و برای او هدیه می فرستاد زیرا این زن دو شوهر خود را مسلمان می‌کند و از این طریق قبیله اش نیز مسلمان می‌شوند. همچنین نقل است که این زن هفت پسر داشت که همگی قاری قرآن بودند و در زمانی که باردار بود در جنگ حنین و خیبر در کنار پیامبر(ص) شرکت داشت. این زن تنها نمونه‌آی از زنان مسلمان است. زنان بزرگی از اصحاب پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) بودند که با دشمنان اسلام مبارزه می کردند.
    رحیم پور ازغدی افزود: تاریخ ورود خط مبارزه با پوشش و عفاف و عفت زنان در کشور ما پروژه‌ای استعماری است که از طریق رژیم‌‌های وابسته از اواخر قاجار و دوران پهلوی آغاز شد. به طوری که تا قبل از قاجار مسئله‌ای به نام بی‌حجابی نداشتیم و تنها دو دسته از زنان حجاب نداشتند یکی زنان غیرمسلمان و دیگری زنان اهل فحشا که بی‌حجاب در جامعه حضور پیدا می‌کردند. حتی در ایران قبل از اسلام نیز حجاب سخت‌تر بود و تنها مخصوص زنان طبقات بالا بود و اسلام هم حجاب را تخفیف داد و آن را برای همه زنان عمومی کرد.
    این پژوهشگر با اشاره به فیلم سنگسار که جوایز بیشماری از کشورهای غربی دریافت کرده گفت: در این فیلم حکم تورات به اجرا درآمده است و هیچکدام از آن احکام نشان داده در فیلم در اسلام وجود ندارد زیرا اگر مردی به زنش تهمت زنا بزند و نتواند اثبات کند آن فرد شلاق می‌خورد. اگر سنگسار در زنای محسنه حکم بدی است این حکم در تورات و انجیل نیز آمده است.
    وی ادامه داد: قرآن حداقل حجاب را بیان کرده است در حالی که در کتاب مقدس یهودیان آمده است که زن باید موی خود را از چارچوب درب در منزل بپوشاند.
    رحیم پور ازغدی افزود: در مسئله حجاب نفوذ واقعی دشمنان از زمان قاجار شد و در زمان پهلوی به اوج خود رسید. حتی برهنگی در اروپا نیز سابقه ندارد و پوشش و حجاب تا قبل از رنسانس عمومی بود به طوری که تا قبل از قرن 20 اکثر زنان پوشیده بودند.
    این محقق تصریح کرد: برخی مورخان معتقدند هیچ اتفاق بزرگی در تمدن بشری نیافتاده است جز اینکه چند زن پشت آن حضور داشتند. به عقیده برخی از متفکران غربی که فمینیسم نیز نیستند حتی در مرد سالارترین جوامع تصمیم گیرنده واقعی زنان هستند.
    رحیم پور ازغدی اظهار داشت: یکی از علل‌هایی که موجب موفقیت تهاجم فرهنگی می‌شود ضعف‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور و آسیب پذیری جامعه است. در واقع عدم کرامت اخلاقی در زنان و مردان موجب تهاجم فرهنگی می‌شود.
    وی تاکید کرد: زن مسلمان محجبه ایرانی با حفظ حجاب و عفت خود را در جامعه نشان داده است همچنان که در مسئله تحریم تنباکو که استعمار انگلیس برای نخستین بار به زمین خورد نقش زنان کاملاً آشکار است به طوری که زنان حتی همسران شاه قلیان‌ها را شکستند و اجازه استفاده از آن را به شاه و درباریان ندادند.
    رحیم پور ازغدی تصریح کرد: زنان برهنه تنها تاثیر جنسی در جامعه می‌گذارند اما زن محجبه تاثیر اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه می گذارد.
    وی با اشاره به زنان فاسد در تاریخ گذشته کشورمان گفت: در جریان مسئله بهائیت و بابیت نیز زنی به نام قرة العین خود را برهنه کرد و نفوذ فرهنگی و اجتماعی چنین تفکری از این طریق در جامعه آغاز شد. همچنین زن دیگری نیز نیمه برهنه و آرایش کرده در میان بابیان مطرح شد. او می‌گفت "دوران شریعت آغاز شد و همه زنان باید به اجتماع بیایند و زن گلی است که همه باید آن را ببویند. زن برای بوسیدن و در آغوش کشیدن است و این گل را باید به دوستان هدیه داد"
    رحیم پور ازغدی در خصوص مدارسی که آمریکایی ها در آن زمان در ایران راه اندازی کردند گفت: در این مدارس تحصیل، خوابگاه و غذا رایگان بود و در تهران، تبریز، همدان و رشت چنین مدارسی ایجاد شد که اوایل تنها دختران غیرمسلمان وارد این مدارس شد و حتی ناصرالدین شاه برای تشویق مردم به این مدرسه رفت و آن را تبلیغ می‌ کرد.
    او ادامه داد: دشمنان اسلام بر این باورند که به دلیل اینکه حجاب جاذبه جنسی را محدود می‌کند پس ضد ارزش زن است و مقابل آزادی زن قرار می‌گیرد. باید بدانیم که از حجاب ظاهری مفیدتر حجاب باطنی است که برای دفاع از عفت و کرامت واقعی زن مفید است.

    * تعدادی از زائرین بدحجاب ایرانی از مکه مکرمه اخراج شدند
    طی هفته گذشته " 14 نفر " از زائرین زن که علیرغم تذکرات پشت به رعایت حجاب خود کوتاهی می نمودند به ایران باز گرداننده شدند. این اقدام مناسب سازمان حج مورد توجه دیگر زائرین شده که پیش از این از وضعیت نامناسب رفتار و ظاهر برخی از زائرین گلایه مند بودند.
    در پی انجام تمهیدات جدید سازمان حج و زیارت و بعثه مقام معظم رهبری از این پس زائرین بدحجابی که شئونات اسلامی را رعایت ننمایند اجازه ورود به اماکن شهرهای عربستان را نخواهند داشت.
    بر همین اساس طی هفته گذشته " 14 نفر " از زائرین زن که علیرغم تذکرات به رعایت حجاب خود کوتاهی می نمودند به ایران باز گرداننده شدند. این اقدام مناسب سازمان حج مورد توجه دیگر زائرین شده که پیش از این از وضعیت نامناسب رفتار و ظاهر برخی از زائرین گلایه مند بودند.
    ضمنا به دلیل عدم رعایت برخی نکات امنیتی از سوی این گونه افراد در اعزام به اماکن غیر زیارتی برای برخی از کاروان های ایرن مشکلات جدی بوجود آمد.
    بر اساس دستورالعمل صادره از سوی ستاد حج به کاروان ها مدیران و روحانیون پس از تذکر به چنین زائرینی نام آنها را برای بازگشت به ایران به ستاد اعلام می نماید.
    حج رفتمان که اینطور است وای بر.......

    * کربلایی محمد کاظم ساروقی
    واقعه‌ای که محمدکاظم بعدها سعی در مخفی نگه داشتن آن داشت اما به ضرورتی که پیش آمد آن راز از پرده بیرون افتاد و برای سال‌ها بزرگترین علمای دینی ایران، عراق، کویت و مصر پیرامون آن به بررسی و مطالعه پرداختند و اغلب قریب به اتفاق ایشان بر این معجزه قرآنی مهر تأیید نهادند. آیة الله سیداحمد زنجانی، آیة الله سیدعبدالله شیرازی، آیة الله مرعشی نجفی و آیة الله مکارم شیرازی از جمله این بزرگانند .
    کربلایی کاظم می‌گوید که: من سه چیز را رعایت می‌کردم که شاید به خاطر همین سه چیز مورد لطف خداوند قرار گرفتم:
    1- این که هرگز لقمه حرام نخوردم،
    2- هرگز نماز شبم ترک نشد،
    3- پرداخت خمس و زکاتم را هرگز قطع نکردم.
    مرحوم حاج محمدکاظم در سال 1300 هجری قمری در روستای ساروق در استان مرکزی و در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمد و پس از گذراندن ایام کودکی به کار کشاورزی مشغول شد و او نیز همانند سایر مردم ده از خواندن و نوشتن محروم شد و بهره‌ای از دانش و علم نداشت. اما نسبت به انجام فرایض دینی و خواندن نماز شب جدیت می‌کرد. وی اهل مسجد و منبر بود و آن روزها یعنی قبل از 27 سالگی مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری در حوزه علمیه اراک بودند و هنوز به قم تشریف نبرده بودند. ایشان ماه‌های محرم هر سال مُبلغی را به روستای ساروق می‌فرستادند.
    یک سال محرم کربلایی کاظم به مسجد می‌رود و روحانی اعزامی از اراک در مورد خمس و زکات و اهمیت آن صحبت می‌کند.
    کربلایی کاظم چند روز بعد و تحت تأثیر سخنان آن روحانی با ارباب ده صحبت می‌کند و می‌پرسد که آیا شما زکات گندمی که زمینش را من می‌کارم پرداخت می‌کنی؟
    ارباب ناراحت می‌شود و می‌گوید: تو به کار من کاری نداشته باش و خودت هر کاری می‌خواهی بکن.
    وی می‌گوید حالا که زکات نمی‌دهی من هم برای تو کار نمی‌کنم بعد با حالت قهر روستا را ترک می‌کند و مدت سه سال در اطراف اراک به کارگری می‌پردازد. بعد از مدتی ارباب پشیمان می‌شود و برای او پیغام می‌فرستد که حاضرم زکات بدهم و پدرم مجدداً به ساروق برمی‌گردد و مشغول کشت و کار می‌شود.
    بعد از آن که حاج محمدکاظم مجدداً به ساروق برمی‌گردد تا مشغول کشاورزی شود، بذری را که قرار است بکارد ابتدا زکاتش را می‌دهد و بعد به کشت و کار می‌پردازد. یک سال تابستان که گندم‌هایش را چیده و کوبیده بود و در «خرمن جا» ریخته بود تا باد بدهد اما آن روز باد نمی‌آمد
    مرد فقیری که هر ساله از کربلایی کاظم مقداری گندم می‌گرفت نزد وی می‌آید و می‌گوید: کربلایی قدری گندم می‌خواهم تا به آسیاب ببرم فرزندانم گرسنه هستند.
    ایشان می‌گوید: می‌بینی که باد نمی‌آید، تا برایت گندم آماده کنم با این حال برمی‌گردد به ده، غربال می‌آورد و مقداری گندم غربال می‌کند و به مرد می‌دهد.
    بعد می‌رود مقداری علف برای گوسفندان می‌چیند و به سمت خانه به راه می‌افتد. در بین راه به امام زاده‌ای که به «72 تن (1)» معروف است می‌رود و فاتحه‌ای می‌خواند وقتی بیرون می‌آید تا علف‌ها را به دوش بگیرد و به خانه ببرد ناگهان دو سید عرب نورانی و بسیار خوش سیما با لباس‌های عربی و عمامه سبز نزد او می‌آیند و به او می‌گویند؛ محمدکاظم بیا با هم در امامزاده برای بچه‌های پیغمبر فاتحه‌ای بخوانیم.
    وی می‌گوید: من الآن در امامزاده بودم و فاتحه خوانده‌ام. آنها اصرار می‌کنند و پدرم داخل امام زاده می‌شود.
    در قسمت اول امام زاده که مزار 15مرد است، فاتحه می‌خوانند وقتی می‌خواهند به قسمت «40 دختران» بروند، کربلایی کاظم می‌گویدکه نباید به آنجا رفت چون آنها زن هستند و شنیده‌ام که مردها نمی‌توانند آنجا بروند
    یکی از آن آقایان می‌گوید: اشتباه کرده‌اند، اینها خرافات است. اگر چنین باشد پس مردها نمی‌توانند قبر حضرت زینب در سوریه و حضرت معصومه در قم را زیارت کنند.
    و تاکید می‌کنند که بیا فاتحه بخوان. بعد می‌روند قسمت دیگر که 15 مرد و یک خانم هستند و آنجا هم فاتحه می‌خوانند.
    یکی از آن آقایان به محمدکاظم می‌گوید: محمد کاظم کتیبه‌های سقف امام زاده را بخوان! ایشان به سقف نگاه می‌کند و خط هایی به صورت نور برجسته را می‌بیند که قبلاً نبوده بعد می‌گوید: آقا من سواد ندارم، مکتب نرفته‌ام، چطور بخوانم.
    آن آقا دوباره تکرار می‌کند که بخوان! بعد می‌گوید: ما می‌خوانیم تو هم بخوان و در حالی که با دست به سینه وی می‌کشد شروع می‌کنند به خواندن 6 آیه از سوره اعراف از آیه 54 تا 59
    کربلایی کاظم آن آیه را با چند آیه پس از آن همراه با آن سید می‌خواند و آن سید همچنان دست به سینه او می‌کشد تا می‌رسند به آیه 59
    «انی اخاف علیکم عذاب یوم العظیم.»
    کربلایی کاظم بعد از خواندن آن آیات سرش را برمی‌گرداند تا با آن آقا حرفی بزند اما کسی را آنجا نمی‌بیند بعد با خودش می‌گوید که آنها یا امام بوده‌اند یا فرشته؟ اسم مرا از کجا می‌دانستند؟ آنها غریب بوده‌اند؟ آنها قرآن را در سینه من گذاشتند و رفتند.
    بعد بی‌هوش می‌شود و تا اذان صبح در امام زاده می‌ماند. بعد که به هوش می‌آید نماز صبح را می‌خواند. هوا که روشن می‌شود علف‌ها را برمی‌دارد و به منزل می‌آید پدرش از وی می‌پرسد: دیشب کجا بودی؟ خیلی دنبالت گشتیم.
    می‌گوید: دیشب امام زاده بودم و ماجرا را تعریف می‌کند. اهل خانه فکر می‌کنند که او دعایی شده یا جن گرفته پس او را نزد همان واعظی که هر ساله به ساروق می‌آمد می‌برند.
    واعظ که حاج شیخ صابر عراقی نام داشت می‌پرسد: پسر جان چطور شده آیا سواد داری. محمدکاظم می‌گوید: نه سواد ندارم. کسانی هم که آنجا بوده‌اند گواهی می‌دهند که سواد ندارد. بعد می‌گوید: خب حالا قصه چیست؟ ایشان ما وقع را توضیح می‌دهد.
    آقا صابر می‌پرسد چه چیز را یادت دادند؟ وی شروع به خواندن قرآن می‌کند. آقا صابر می‌گوید: این قرآن می‌خواند. جن گرفته نیست. به او کرامت شده آقا صابر قرآن می‌خواهد، می‌آورند هر جایی از قرآن را که باز می‌کند و یک آیه می‌خواند حاج محمدکاظم بقیه‌اش را می‌خواند. آقا صابر می‌گوید: حالا که به تو کرامت شده برویم خط هایی را که در سقف امام زاده است ببینیم. وقتی وارد امامزاده می‌شوند می‌بینند نه خطی است، نه نوری!
    مرد بسیار ساده ای بود. خیلی ساده وضو می گرفت. معمولی نماز می خواند. بی آزار و بسیار مهربان. اگر مردم به او نیازمند می شدند، هر چه در توان داشت، صرف آنان می کرد.
    به یاد دارم که یازده ساله بودم. هنوز به مکتب نرفته بودم. یک روز در حالی که قرآن را در دست گرفته بود، نزد من آمد و گفت: بیا قرآن یادت بدهم تا قرآن خوان شوی. گفتم: چگونه قرآن بخوانم در حالی که اصلاً الفبا را نمی شناسم؟! گفت: پس من چطور می خوانم؟ گفتم: قرآن خواندن شما معجزه است؛ معجزه که شامل حال همه نمی شود. من لیاقت آن را ندارم! گفت: من نمی دانم باید بخوانی. و سوره «انّا فتحنا لک فتحاً مبینا» را آورد، من در شگفت بودم که چگونه هر سوره را که می خواست می آورد؛ بی آنکه سواد داشته باشد و کلمات را بشناسد. البته من نمی دانستم چه سوره ای است؛ قرآن را به من داد و گفت: نگاه کن، من می خوانم، شما هم بخوان. و شروع کرد به خواندن؛ من نگاه می کردم؛ ولی چیزی سرم نمی شد. چند آیه که خواند، گفت: حالا بخوان. من هرچه سعی کردم به جز کلمه «انّا فتحنا لک فتحاً مبینا» را نخواندم؛ زیرا چیزی جز این به خاطرم نمانده بود. با صدای بلند فرمودند: شما تا درس نخوانی، چیزی یاد نمی گیری. باید درس بخوانی.
    مدتّی گذشت و من به مکتب رفتم و با قرآن آشنا شدم و با کمک پدرم قرآن را به طور کامل یاد گرفتم و به خواندن قرآن مسلط شدم. مقداری از قرآن را نیز حفظ کردم و در موارد بسیاری هرکس قسمتی از قرآن را می خواند می توانستم بقیه آن را بخوانم؛ ولی حالا دچار نسیان و فراموشی شده ام.
    بزرگتر که شدم؛ گاهی سربه سر پدر می گذاشتم و در صدد امتحان پدر بر می آمدم. پدرم در موقع خواندن قرآن چشمهایش را می بست و من از این فرصت استفاده کرده و یک آیه از وسط سوره بقره را می خواندم و قرآن را ورق می زدم و یک آیه از سوره انعام را می خواندم و باز یواشکی و به گونه ای که متوجّه نشود، قرآن را ورق زده و مثلاً یک آیه را از سوره یونس می خواندم؛ و سپس به پدر می گفتم: حال شما بقیه آن را بخوان. چشمهایش را باز می کرد و به شوخی می گفت: ای فضول می خواهی مرا امتحان کنی؟ همه فضلا و علما و قرآن خوانان نتوانستند از من غلط بگیرند و مرا به اشتباه اندازند، حال تو می خواهی مرا به اشتباه بیندازی؟ آن آیه اوّل را که خواندی، آیه چندم سوره بقره و ماقبل و مابعدش این آیات است. آیه دوم را که خواندی، آیه چندم سوره انعام و ماقبل و مابعدش چه و آیه سوم در سوره یونس و ماقبل ومابعدش فلان آیه و فلان کلمه.
    بارها کسره یا ضمّه می خواندم و به قول خودش زبر را زیر یا پیش می خواندم. ایشان مرا عتاب می کرد که: مگر چشمت را باز نمی کنی که این گونه می خوانی؟ خوب دقّت کن ببین حرکتی که می خوانی، زیر است یا زبر یا پیش؟! هر حرکتی، معنی خاصّ خود را دارد.
    همه جا نمی رفت. غذای همه کس را نمی خورد. از خوردن غذا و لقمه مشکوک و شبهه ناک سخت بر حذر بود. زیرا می ترسید با خوردن لقمه شبهه ناک، معجزه قرآنی اش از بین برود و آن را فراموش کند. بسیار به سختی منزل افراد متفرّقه می رفت. هرگاه غذای شبهه ناک می خورد، می فهمید و بلافاصله به گلوی خود انگشت می زد تا آن را بالا می آورد و وجودش را از غذای شبهه ناک پاک می کرد. می گفت:
    همین که غذای شبهه ناک می خورم، حالم دگرگون می شود.

    پاسخ به 8 پرسش اساسي در مورد عزاداري
    حجت‌الاسلام والمسلمين اكبر دهقان، نويسنده كتاب «امام حسين (ع) وارث پيامبران» در نوشتاري كه در اختيار ما قرار داده، به 8 پرسش اساسي در مورد عزاداري پاسخ گفته است.

    حجت‌الاسلام والمسلمين اكبر دهقان از نويسندگان موفق حوزوي و مؤلف بيش از 35 اثر است. كتاب «هزار و يك نكته از قرآن كريم» به قلم وي حائز رتبه برتر حوزوي شد. با توجه به اين كه اين كتاب هم اكنون به جلد سوم رسيده، مؤلف توانسته است 3 هزار نكته از قرآن كريم را جمع‌آوري و تدوين كند.
    اين استاد حوزوي همچنين تدريس دروس «روش‌هاي دسته‌بندي آيات قرآن» و «روش‌هاي نكته‌يابي از قرآن» را در كارنامه درخشان خود دارد.
    حجت‌الاسلام والمسلمين دهقان:
    * چه دليلي از قرآن كريم براي عزاداري وجود دارد؟

    ـ در قرآن كريم آياتي وجود دارد كه موضوع تعظيم شعائر را نشانه تقواي قلب دانسته است، (حج/32). علاوه براين، ياد بزرگان و مجاهدان راه خدا مورد توجه قرار گرفته است (مريم/41) و ( آل عمران/146). و از كساني كه به ناحق كشته شدند ياد شده كه به خاطر ايمان به خدا به شهادت رسيدند (تكوير/8-9) و (بروج4-8).
    موضوع عزاداري براي امام حسين (ع) نيز داراي اين جهات مختلف است. هم تعظيم شعائر است، هم يادي از مجاهدان است و هم روشن مي‏شود كه به جهت ايمان به خدا آن حضرت تسليم دشمنان اسلام نشد. دست آخر اين كه عزاداري براي امام حسين مزد رسالت است (قُل لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِي الْقُرْبَي. شوري/23).
    در مورد نذري دادن براي امام حسين (ع) نيز حديثي در بحارالانوار (44/ 287) مبني بر تأئيد اين عمل وجود دارد؛ قال علي (ع): «انّ‏الله اختارنا واختار لنا شيعه ينصروننا و يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا و يبذلون أموالهم و أنفسهم فينا اولئك منّا و الينا. » (همانا خداوند ما را برگزيد و گروهي را براي ما برگزيد تا ياريمان كنند و به سبب شادي ما شاد باشند و به خاطر حزن ما اندوهگين باشند و اموال و جان هايشان را در راه ما بذل كنند. آنان از ما و به سوي ما هستند).
    * آفات عزاداري چيست؟
    ـ در پاسخ به اين سؤال به چند آفت عمده مي‌توان اشاره كرد:
    1ـ احتمال وجود ريا و تظاهر؛
    2ـ اسراف كردن در ميهماني‏ها؛
    3- چشم و هم‏چشمي‏ها؛
    4- رعايت نكردن محرم و نامحرم‏؛
    5- مستحبات به واجبات ضرر نزند؛ قال علي (ع): «لا قربه بالنّوافل اذا أضرّت بالفرائض»؛
    6ـ خرج دادن براي هيئت بدون پرداخت خمس و زكات‏؛
    7ـ جدا کردن عزاداري‏ها از روحانيون‏؛
    8ـ تعصبات محلي قومي قبيله‏اي‏؛
    9ـ تبعيض در پذيرايي از عزاداران‏؛
    10ـ برخورد نامناسب با كودكان‏؛
    11ـ عدم رعايت اعتدال در نذركردن براي هيئت‏ها و حسينيه‏ها؛
    در مداحي و مرثيه‏سرايي نيز نكاتي بايد مورد توجه قرار بگيرد، از جمله اينكه:
    12ـ نبايد حرفي زد كه بوي غلوّ بدهد و نبايد حرفي زد كه مقام و منزلت امام معصوم پايين بيايد.
    13ـ در اوقات نماز بايد عزاداري تعطيل شود.
    14ـ كلماتي را نبايد گفت كه دشمنان سوء استفاده كنند،
    همچنين روضه‏هاي بسيار جانسوز را نبايد خواند، مگر در ايام تاسوعا و عاشورا كه مردم حق آن را ادا كنند و با اشك ريختن احترام آن را حفظ كنند.
    * عزاداري براي امام حسين (ع) تا چه حد مجاز است؟
    ـ در حدي كه شعور بر شور غالب باشد و موجب انحراف نشود. كارهايي مانند قمه‏زدن، آهن و زنجير به خود بستن و سينه‏خيز رفتن روي زمين، راه رفتن زير علم و آهن سرد و سنگين كه گاهي عوارض جسمي دارد و اين گونه كارها هيچ دليل عقلي و شرعي ندارد. اما سينه‏زني كه سنگين و وزين انجام مي‏شود درست است و به فرموده امام امت عزاداري بايد به شيوه سنتي انجام شود.
    * آيا طرح مباحث و اشعاري كه موجب خفت و خواري امام حسين (ع) مي‏شود، جايز است؟
    ـ بديهي است كه جايز نيست، مانند نوحه: «زينب مضطرم مهربان خواهرم، الوداع! الوداع!»، چرا كه قيام امام حسين براي حفظ عزت بود: «هيهات منّا الذّلّه».
    * آيا تشكيل جلسات بحث و گفت‌وگو و ميزگرد و سمينار بهتر از عزاداري نيست؟
    ـ انسان داراي دو بعد عقلاني و عاطفي است. صِرف بحث عالمانه و معرفتي باعث تحول روحي نمي‏شود، اما اين عزاداري‏ها و سياه‏پوشي‏ها موجب ريختن اشك مي‏‌شود و يك نوع تحوّل دروني حاصل مي‏شود كه به بركت اين اشك بر امام حسين، افراد زيادي موفق به توبه و تهذيب نفس مي‏شوند.
    * ذكر ثواب‏هاي عجيب و دور از ذهن براي عزاداري تا چه اندازه صحيح است؟
    ـ ذكر اين ثواب‏ها مانند تأثير نماز در نهي از فحشاء و منكر است كه مقتضي است نه علت تامّه. مانند اينكه مي‏گوييم آتش علت سوزاندن است، در صورتي كه مانعي نباشد. يا مي‌گوييم آب علت خاموش كردن آتش است، هر آب و هر آتشي اين تأثير و تأثّر را ندارد، هر آبي نمي‏تواند هر آتشي را خاموش كند!
    * چرا فقط براي امام حسين (ع) عزاداري ويژه انجام مي‏شود، نه براي امامان ديگر؟
    ـ به خاطر ويژگي‏هاي مختلفي كه در حادثه عاشورا اتفاق افتاده است از جمله محاصره شدن اين افراد، بسته شدن آب بر آنان، غارت‏ شدن اموالشان، به اسارت رفتن زنان و كودكان و شهادت فرزند 6 ماهه تا پيرترين افراد با لب تشنه. در واقع قيام امام حسين (ع) بي‏نظير است.
    * فلسفه سياه‏پوشي در ايام عزاداري چيست؟
    ـ رنگ سياه از جهات مختلف آثاري دارد كه هر گروهي به منظوري از آن بهره مي‏برد:
    1ـ استتار و پوشش براي پنهان شدن‏؛
    2ـ رنگ هيبت و تشخص (از اين جهت لباس رسمي شخصيت‏ها نوعاً سياه يا سورمه‏اي سير است).
    3ـ رنگ حزن‏آور و دلتنگي و مناسب مجالس ماتم و عزاست.
    كسي كه در ماتم عزيزي لباس سياه مي‏پوشد و در و ديوار را سپاه‏پوش مي‏كند، مي‏خواهد به عزيز از دست داده بگويد: تو مايه روشني چشم من بودي و با رفتن تو زمين و زمان سياه شد. حضرت فاطمه (س) نيز در فراق پدر فرمود: «يا ابتاه ...اسودّ نهارها» (اي پدر! ...روز دنيا تاريك شد) بحارالانوار 43/ 176.
    امام باقر (ع) نيز فرموده است: «لمّا قتل الحسين بن علي لبس نساء بني هاشم السواد» (زنان بني‏هاشم در سوگ اباعبدالله جامه سياه بر تن كردند) وسايل الشيعه 3/ 238

    این هم نکته ای است
    در سال 52 جمعه داريم و ميدانيد که جمعه ها فقط براي استراحت است به اين ترتيب 313 روز باقي ميماند.
    حداقل 50 روز مربوط به تعطيلات تابستاني است که به دليل گرماي هوا مطالعه ي دقيق براي يک فرد نرمال مشکل است. بنابراين 263 روز ديگر باقي ميماند
    در هر روز 8 ساعت خواب براي بدن لازم است که جمعا'' 122 روز ميشود. بنابراين 141 روز باقي ميماند
    اما سلامتي جسم و روح روزانه1 ساعت تفريح را ميطلبد که جمعا'' 15 روز ميشود. پس 126 در روز باقي ميماند
    طبيعتا'' 2 ساعت در روز براي خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز ميشود. پس 96 روز باقي ميماند
    1ساعت در روز براي گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفني لازم است. چرا که انسان موجودي اجتماعي است.اين خود 15 روز است.پس 81 روز باقي ميماند
    روزهاي امتحان 35 روز از سال را به خوداختصاص ميدهند. پس 46 روز باقي ميماند
    تعطيلات نوروز و اعياد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقي ميماند
    در سال شما 10 روز را به بازي ميگذرانيد.پس 6 روز باقي ميماند
    در سال حداقل 3 روز به بيماري طي ميشود و 3 روز ديگر باقي است
    تفریح و ساير امور شخصي هم 2 روز را در بر ميگيرند. پس 1 روز باقي ميماند
    1 روز باقي مانده همان روز تولد شماست. چگونه ميتوان در آن روز درس خواند
    احمد – د از بابل
    کوتاه از هیئت
    • مجالس جشن و سرور اعیاد شعبانیه با حضور هیئتی های ولایتی در شب سوم ، چهاره ، پنجم و یازدهم شعبان المعظم مصادف با میلاد مسعود امام حسین (ع) ، حضرت اباالفضل (ع) ، امام سجاد (ع) و حضرت علی اکبر (ع) برگزار شد.
    • جانباز عزیز حاج آقا بانی یک دستگه لب تاپ به هیئت اهدا کرد ( خدا قبول کند انشاءالله ) از پیگیری فرماندار محترم نیز تشکر میشود .
    • جشن بزرگ نیمه شعبان جنب حسینیه ثارالله سپاه آمل برگزار میگردد
    • چراغانی بلوار امام خمینی (ره) همانند سالهای گذشته با مساعدت مالی حاج آقا علیپور مدیر مومن و متعهد شرکت تیرنگ و مساعدت جناب مهندس سالاری توسط اعضای بخش فنی و ارتباطات هیئت محبین آل طاها آمل آغاز شد .
    • سایت هیئت محبین آل طاها با شکل و طراحی جدید آماده بهره برداری است .
    • جشن شب نیمه شعبان و شام نیمه شعبان نیز در منزل دو تن از اعضای هیئت محبین برگزار میگردد.
    • مراسم شبهای در باشکوه خاصی در حرم امامزاده ابراهیم (ع) آمل برگزار خواهد شد.
    • در شبهای قدر از حجه الاسلام والمسلمین محمدی رییس سازمان اوقاف و امور خیریه کشور ، حجه الاسلام والمسلمین دکتر ادبی رییس انجمن مفاخر کشور و حجه الاسلام والمسلمین اسلامی نماینده مردم ساوه و زرندیه و مداحان : همچنین حاج سید جواد رفیعی از اراک ، حاج حسین مشهدی سری از بابل ، حاج سید مهدی کاظمی دینان و کربلایی حمید رضا نژادی و کربلایی مرتضی خسروی بهره برده خواهد شد
    پايگاه‌هاي نظامي آمريكا در تيررس توپخانه سپاه
    خبرگزاري فارس: معاون فرمانده نيروي زميني سپاه گفت: در حوزه بازدارندگي همان طور كه فرماندهي كل قوا فرمودند كه دستمان بايد روي ماشه باشد، طبيعي است كه مجموعه توپخانه نيروي زميني سپاه آماده مقابله با پايگاه‌هاي نظامي آمريكا در منطقه است.
    سردار ابوالقاسم فروتن معاون هماهنگ‌كننده نيروي زميني سپاه در گفتگو با خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس، با اشاره به تهديدات دشمنان عليه جمهوري اسلامي ايران، گفت: زمانيكه دشمنان به يك ملت چنگ و دندان نشان مي‌دهند در حاليكه آن ملت در جغرافيايي سياسي خود زندگي آرامي را تدارك مي‌بيند، ما وظيفه دفاع را داريم.
    وي افزود: زمانيكه تهديدات در حوزه رواني باشد، در حوزه رواني جواب دشمن را مي‌دهيم و زماني هم كه تهديدات در حوزه عمل باشد آنها خواهند ديد كه چه قابليت‌هايي در مجموعه سپاه و به خصوص نيروي زميني وجود دارد و همان طور كه عراق در جنگ تحميلي از ايران ضربه خورد، آمريكا هم در صورت مقابله با ايران آينده عراق را خواهد داشت زيرا سپاه قابليت‌ها و دانش بالاتر و تجربه بيشتري نسبت به گذشته دارد.
    فروتن ادامه داد: اگر ما در دوران دفاع مقدس براي تهيه يك سلاح محدود، مشكل داشتيم ولي الان جزو صادر كنندگان تجهيزات نظامي هستيم و در صورت تهديد از تمام توان نظامي و دفاعي خود استفاده مي‌كنيم و با اقتدار مقابل متجاوزان مي‌ايستيم.
    معاون فرمانده نيروي زميني سپاه تاكيد كرد: در حوزه بازدارندگي همان طور كه فرماندهي معظم كل قوا فرمودند كه دستمان بايد روي ماشه باشد، طبيعي است كه مجموعه توپخانه نيروي زميني سپاه نيز در آمادگي كامل براي مقابله با پايگاه‌هاي نظامي آمريكا در منطقه به سر مي برد.
» بازگشت | تاریخ : 31 فروردین 1403 | توسط : admin2 | بازدیدها : 5 835 | نظرات : 0

بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد که شما عضو سایت نیستید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.

اضافه کردن نظر جدید

    
نام شما :
ایمیل شما :
  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent
کد امنیتی :
عکس خوانده نمی شود
کد را وارد کنید :

 
    

2013 © Designed by: ALETAHA | سرویس RSS خبری : RSS خبری RSS خبری | ALETAHA